اعاده دادرسی|اعاده دادرسی حقوقی|اعاده دادرسی کیفری
اعاده دادرسی چیست؟
وب سایت حقوقی یاروکیل به معرفی و بررسی تخصصی اعاده دادرسی چیست؟ و نکات مهم اعاده دادرسی پرداخته تا به بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.
ویدیو مقاله اعاده دادرسی
مقدمه اعاده دادرسی :
در قانون فرجام خواهی و اعتراض شخص ثالث و اعاده دادرسی در قالب سه شیوه شکایت از رای در نظر گرفته شده است. هدف دادرسی و رسیدگی به دعوا برقراری انصاف است و این که در مورد موضوعی فرقی ندارد حکمی حقوقی یا کیفری صادر شود و در نتیجه این دادرسی با اشکال روبرو باشد شکی نیست که موضوع باید دوباره مورد دادرسی واقع شود.
تجدید دادرسی نسبت به دعوایی که قبلاً در مورد ماهیت آن رسیدگی انجام شده است شیوه ای می باشد که دادگاه صادر کننده ی حکم بر اساس دلایل و اسناد موجود در قانون نسبت به آن تجدید نظر میکند.

یکی از امتیازات حقوقی که قانون گذار به اشخاص داده است تا به واسطه ی آن به منظور اعتراض به رای دادگاه در اختیار داشته باشند اعاده دادرسی حقوقی و کیفری است. برای اعاده ی دادرسی حقوقی و کیفری باید نسبت به قوانین آیین دادرسی آگاه بود.
وقتی فردی راجع به آرای دادگاه معترض باشد باید از یک فرد متخصص در این حوزه بهره بگیرد. وکیل دادگستری با مهارت از همه ی مراحل قانونی اقامه اعاده ی حقوقی و کیفری است و قادر میباشد به اشخاص یاری برساند تا در سریع ترین زمان به محاکم صلاحیتدار رجوع کند و تقاضای اعاده دادرسی حقوقی و کیفری خویش را تقدیم نمایند.
مستند قانونی اعاده دادرسی :
بر اساس ماده ی۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی راجع به احکامی که قطعی شده اند امکان دارد به دلایل زیر تقاضای اعاده دادرسی شود. پس اولاً راجع به آرا اعاده دادرسی انجام میشود و ثانیاً این که حکم باید قطعی شده باشد.
بنابراین مرجع قضایی رسیدگی کننده به تقاضای اعاده دادرسی دادگاهی می باشد که در آن جا نهایی و قطعی شده است. در اعاده ی دادرسی در موضوع حقوقی، دادگاهی که رای قطعی را صادر کرده صالح به رسیدگی به این درخواست می باشد که هم می تواند دادگاه بدوی قرار بگیرد هم دادگاه تجدید نظر.
با توجه به ماده ی ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی در این موارد می توان راجع به موضوعی اعاده دادرسی نمود.
– راجع به حکمی که قطعی شده باشد و موضوع حکم مورد ادعای خواهان نبوده است. مثلاً به استناد خلع ید خواسته ای مطرح شده اما حکم و رایی که نهایی شده است راجع به اجرت المثل بوده که مورد ادعا نبوده یا این که خواسته اجارهبها باشد اما رای به تخلیه صادر شود.
– حکم به اندازه ی بیشتر از خواسته صادر شده باشد. بدین ترتیب به وجهی و مالی که در متن رای آمده است خوانده را محکوم به پرداخت و تحویل آن کرده و این موضوع بیشتر از خواسته ی خواهان باشد.
– در مفاد یک حکم تضاد وجود داشته باشد که حاصل از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد که از یک طرف قاضی خواهان را محکوم به بی حقی کرده و از سوی دیگر خوانده را نیز محکوم به پرداخت حق الوکاله وکیل خواهان نموده است.
– حکم صادر شده با رای دیگری در همان موضوع دعوا و طرفین آن قبلاً به وسیله ی دادگاه صادر شده در تضاد قرار بگیرد، بدون آن که علتی قانونی باعث این تضاد شده باشد.در حقیقت رای صادر شده ی هر دو قطعی و نهایی شده اند و هردو از یک دادگاه صادر گردیده و بدین مفهوم که نه تنها اصحاب دعوا بر یک موضوع دلالت دارند بلکه علت دو دعوا هم یکسان باشد.
– طرف درخواست کننده اعاده دادرسی حیله و فریبی در رای دادگاه استفاده کرده باشد که اثرگذار در رای باشد مثل شهادت کذب و سوگند دروغ که تقاضا کننده باید نخست رای نهایی که بر اساس حیله و تقلب نهایی شده اقامه کند .یعنی نیازمند یک اقدام قانونی در مرجع صلاحیت دار بیش از تقاضای اعاده دادرسی است.

-رای دادگاه به استناد مدارک صادر شده باشد که بعد از صدور حکم، جعلی بودن آن ها به اثبات برسد. یعنی رای دادگاه با توجه به سند عادی یا رسمی صادر شده و سند جعلی باید مستند رای واقع شده باشد و این که جعلی بودن سند مستند و بر اساس رای نهایی در مرجع صالح به اثبات برسد.
بنابراین فقط ادعای جعلی مستند را کفایت نمی کند و نکته قابل توجه آن که جعلی بودن سند مستند حکم، باید بعد از صدور حکم به اثبات برسد. بنابراین باید چنین برداشت نمود که صرفاً ادعای جهت اعاده ی دادرسی کفایت نمیکند. چه بسا علت آن هم باید اقامه شود.
– بعد از صدور رای اسناد و مدارکی حاصل شود که علت درستی تقاضا کننده اعاده دادرسی را نشان دهد و به اثبات برساند که اسناد و مدارک در روند رسیدگی مخفی بوده و در اختیار تقاضا کننده قرار نداشته است. مثلاً برگه مستند حقانیت در روند دادرسی موجود بوده اما در اختیار تقاضا کننده نبوده است نه این که سند پس از صدور رای به تنظیم برسد.
انواع اعاده ی دادرسی :
در شکل کلی اعاده ی دادرسی حقوقی دو نوع متفاوت دارد. هر نوع اعاده ی دادرسی قابلیت دنبال کردن در مراجع قانونی را خواهد داشت. پس بهتر آن است که همه ی اشخاصی که درخواست تهیه و تنظیم این دادخواست را دارند ابتدا با انواع اعاده دادرسی آشنا شوند.
بر طبق ماده ۴۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی اعاده ی دادرسی بر دو گونه می باشد:
اصلی؛ که عبارت است از این که متقاضی اعاده ی دادرسی به طور مستقل آن را تقاضا کند.
طاری؛ که در بین یک دادرسی رای به عنوان یک علت و دلیل اقامه شود و شخصی که رای مذکور نسبت به او بیان شده نسبت به آن تقاضای اعاده دادرسی کند.
دادخواست اعاده دادرسی اصلی قابل تقدیم به دادگاه می باشد که صادر کننده همان رای بوده است و تقاضای اعاده ی دادرسی طاری به دادگاه قابل تقسیم است که رای در آن جا به عنوان ادله ابراز گردیده است.
بنابراین بعد از درخواست و تقاضای اعاده دادرسی طاری ضرورت دارد دادخواست لزوما طی مدت سه روز به دفتر دادگاه ارائه شود. دادگاهی که دادخواست اعاده ی دادرسی طاری را اخذ می نماید وظیفه دارد آن را به دادگاه صادرکننده ی رای بفرستد و اگر دلایل ابراز شده در خواست را موثر تشخیص دهد رایی که در مورد تقاضای اعاده دادرسی صادر می کند در دعوا اثرگذار است.
دادرسی به دعوای طرح شده در بخشی که حکم در مورد اعاده ی دادرسی در آن اثرگذار است تا صدور حکم راجع به اعاده ی دادرسی به تاخیر میافتد و گرنه به رسیدگی خود ادامه خواهد داد.

موضوعات درخواست اعاده ی دادرسی حقوقی :
وقتی راجع به اعاده ی دادرسی حقوقی بحث می شود نخستین پرسشی که در ذهن متصور است آن است که این درخواست عموماً در چه موضوعاتی قابل طرح است؟ در جواب به این پرسش باید گفت بر اساس ماده ۴۲۶ قانون مدنی مقرر شده است که راجع به احکامی که قطعی شده اند.
ممکن است به دلایلی که در زیر مطرح شده تقاضای اعاده دادرسی گردد:
-موضوع حکم مورد ادعای خواهان نباشد.
– حکم به اندازه بیش از خواسته صادر شده باشد.
– در مفاد یک حکم که حاصل از استناد به اصول یا به مواد متضاد است تضادهایی وجود داشته باشد.
– حکم صادره با حکم دیگری در مورد همان دعوا و طرفین آن که در گذشته به وسیله همان دادگاه صادر شده است در تضاد باشد بیآنکه علت قانونی سبب این تضاد شده باشد.
– طرف مقابل تقاضا کننده اعاده دادرسی حیله و فریبی استفاده کرده باشد که در رای دادگاه اثرگذار باشد.
– حکم دادگاه به اسنادی استناد یافته باشد که بعد از صدور جعلی بودن آن ها به اثبات برسد.
– بعد از صدور رای اسناد و مدارکی حاصل شود که علت درستی درخواست کننده اعاده دادرسی را نشان دهد و اثبات برساند که اسناد و مدارک مذکور در روند دادرسی مخفی بوده است و در اختیار متقاضی و درخواست دهنده قرار نداشته است.
مهلت اعاده ی دادرسی حقوقی :
از جمله با اهمیت ترین و بنیادی ترین موضوعاتی که سبب می شود تا اهمیت رجوع اعاده ی دادرسی حقوقی به وکیل محرز شود آن است که قانون گذار در کشور ایران فرصت ویژهای به منظور اقامه این درخواست حقوقی پیشبینی کرده است پس کاملاً واضح هست که بعد از سپری شدن این مدت زمان، دیگر امکان اعاده ی دادرسی حقوقی وجود ندارد.
فرصت درخواست اعاده ی دادرسی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه است که در ادامه جزئیات آن مطرح شده است. باید در نظر داشت که این مهلت نسبت به آرای حضوری قطعی از زمان ابلاغ شروع می شود و نسبت به آرای غیابی از زمان پایان یافتن مهلت واخواهی و تقاضای تجدید نظر شروع می شود.
الزامات قانونی اعاده ی دادرسی :
-اگر اعاده ی دادرسی به سبب متضاد بودن رای انجام شود آغاز فرصت از زمان آخرین ابلاغ هریک از طرفین دعوا می باشد.
-در شرایطی که علت اعاده ی دادرسی جعلی بودن اسناد یا حیله و فریب طرف مقابل باشد آغاز فرصت اعاده دادرسی زمان ابلاغ رای نهایی راجع به اثبات جرم حیله و تقلب است.
– اگر علت اعاده ی دادرسی اسناد و مدارکی باشد که مخفی بوده است، آغاز مهلت اعاده دادرسی از زمان دریافت اسناد و مدارک یا آگاهی از وجود آن ها احتساب میگردد. این تاریخ باید در دادگاهی که به تقاضای اعاده ی دادرسی رسیدگی می نماید اثبات شود.

اعاده ی دادرسی در امور کیفری :
معنای اعاده برگرداندن می باشد در امور کیفری یعنی محاکم رسیدگی راجع به موضوعی اگر به رای نهایی ختم شود اعاده دادرسی می تواند آن را برگرداند. اشخاصی که رای قطعی راجع به موارد درج شده در ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری راجع به آن ها صادر شده است این امکان را دارند که به واسطه ی اقامه ی دادخواست به دیوان عالی کشور دادرسی به موضوع پرونده را تقاضا کنند و درخواست کنندگان اعاده ی دادرسی بر اساس ماده ۴۷۵ قانون آیین دادرسی کیفری تعیین شده اند.
بعد از آن که رای صادر شده در پروندههای کیفری قطعیت یافت به واسطه ی اعتراض از سوی محکوم علیه می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود و این تقاضا نیازمند دلایل و شیوه خاص خود می باشد. مرجع تقدیم دادخواست هم دیوان عالی کشور است. مستند قانونی اعاده ی دادرسی راجع به امور کیفری ماده ی ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری می باشد.