فسخ قرارداد|شرایط فسخ قرارداد|آثار فسخ قرارداد|روش فسخ قرارداد

فسخ قرارداد چیست

فسخ قرارداد
فسخ قرارداد

وب سایت حقوقی یاروکیل به معرفی و بررسی تخصصی فسخ قرارداد چیست؟ و شرایط فسخ قرارداد پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.

مقدمه فسخ قرارداد

امروزه یکی از موضوعاتی که می تواند پایان بخش اختلافات شخصی و جمعی بشریت باشد، آشنایی متقابل اشخاص با حقوق یکدیگر است که از مهمترین آثار  این آشنایی پیشگیری از وقوع بسیاری از اختلافات است. در این بخش از مقاله حقوقی دادسرا یار تلاش بر تشریح مفهوم فسخ قرارداد می باشد.

عقد لازم

قراردادهای لازم، قراردادهایی می باشند که هیچ یک از دو طرف حق انحلال آن را نخواهند داشت. جز در مواردی محدود که در قانون تعیین شده است. در این دسته از قراردادها تا وقتی که علت قانونی ایجاد شده است قرارداد باقی مانده و دو طرف باید به تعهدات خویش پایبند باشند و نمی توانند از انجام آن امتناع ورزند. از جمله قراردادهای لازم قرارداد اجاره و ازدواج و بیع می باشد.

عقد جایز

منظور از عقد جایز آن دسته از قراردادهایی هستند که هر یک از دو طرف هر موقع تمایل داشته باشند و هر زمان بخواهند می توانند بدون آن که دلیل یا تشریفات خاصی را اجرا کنند، آن را منحل سازند. از مصادیق بارز عقد جایز عقد وکالت است. وقتی شخصی به فرد دیگری وکالت می دهد قادر است هر موقع که بخواهد او را عزل کند. وکیل هم هر موقع تمایل داشته باشد این امکان را دارد که از وکالت استعفا کند و بدین ترتیب بدون هیچ پیچیدگی قرارداد منحل می شود.

نکته‌ای که در این جا باید یادآور شد این که از مفهوم عقد جایز نباید چنین برداشت می‌شود که دو طرف هر موقع تمایل داشتند می توانند به تعهدات خود عمل کنند. برعکس تا وقتی که رابطه قراردادی برقرار هست، دو طرف ضرورت دارند که به تکالیف خود بر اساس قرارداد عمل نمایند. اما هر وقت که خواستند آن را پایان بخشند. بیشتر قرارداد ها لازم می باشند و تنها موارد محدودی از قراردادها جایزهستند.

تعریف فسخ قرارداد

فسخ قرارداد از جمله راه های ارادی انحلال و پایان دادن به قرارداد است. یعنی یکی از دو طرف یا هر دو این حق را دارند که در مورد باقی ماندن  در قرارداد یا انحلال قرارداد تصمیم‌گیری کنند. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم در عقود جایز این اختیار همواره برقرار است که هر کدام از طرفین می توانند هر موقع که اراده کنند به هر علت قرارداد را فسخ نمایند. اما در عقد لازم چنین نیست و برای انحلال و زایل کردن قرارداد نیاز به علت قانونی می باشد و دوطرف جز در موارد محدود و معینی که در قانون تعیین شده است این امکان را ندارند که قرارداد را فسخ کنند.

مفهوم خیار فسخ

در حوزه حقوقی به حق فسخ قرارداد خیار یا خیار فسخ گفته می‌شود. کلمه خیار به معنای اختیار است و مقصود از آن اختیاری است که شخص در فسخ معامله دارد. در حقیقت خیار حققی می باشد که قانونگذار در برخی موارد به یکی از دو طرف عقد یا هر دوی آن ها این حق را می دهد تا قراردادی را که منعقد نموده اند منحل کنند. این حق نیازی به توافق و تراضی دو طرف ندارد. مثلاً فردی در قراردادی که واجد خیار عیب است، این امکان را دارد که به شکل یک طرفه و بدون رضایت طرف مقابل قرارداد را فسخ نماید. به بیان دیگر فسخ قرارداد برعکس انعقاد آن نیاز به یک اراده دارد.

فسخ قرارداد
فسخ قرارداد

احکام فسخ قرارداد

فسخ قرارداد در عقود لازم فقط در مواردی جایز است که در قانون تعیین شده است. از مهم‌ترین و پرکاربردترین موارد فسخ قرارداد ها را در زیر شرح می‌دهیم:

خیار شرط

در هر قراردادی که اشخاص منعقد می کنند به جز عقد نکاح و وقف و ضمان این امکان را دارند که بر طرف مقابل شرط نمایند که طی مدت معینی مثلاً یک ماه قادر باشد، قرارداد را منحل کند. مثلاً شخصی که قصد دارد اتومبیلی را خریداری کند در هنگام انعقاد قرارداد با فروشنده شرط می کند که چهار روز به او مهلت دهد تا چنان چه از اتومبیل راضی نبود آن را به او بدهد و پول را مسترد گرداند. این معامله انجام شده و شخص خریدار، مالک اتومبیل شده است. اما خیار شرط هم در عقد گذاشته شده است و چنان چه شخص مایل باشد می تواند بعد از پایان چهار روز عقد را بر هم زند و پول را مسترد کند. شرط خیار هم می تواند مختص به یکی از دو طرف قرارداد باشد هم یکی از آن ها یا حتی به شخص ثالث تعلق داشته باشد. اما حتماً باید برای آن، مدت تعیین شده باشد.

خیار غبن

خیار غبن در برخی از عقود جاری می شود. وقتی که  در انجام معامله ای  میان ارزش آن چه پرداخت می‌شود و ارزش آن چه که در مقابل آن دریافت می‌شود، توازن ارزشی و اقتصادی برقرار نباشد و یکی از دو طرف متضرر گردد یا در اصطلاح مغبون شود. مثلاً شخصی خانه ای را که ۴۰۰ میلیون ارزش دارد به قیمت ۱۰۰ میلیون خریداری کند. آن کس که خانه را فروخته است مغبون شده و زیان دیده است.  بنابراین می‌تواند معامله را بر هم زند. اما شرطی که در خیار غبن وجود دارد آن است که زیان دیده نسبت به زیان خود آگاهی نداشته باشد.

اگر شخص بداند ارزش خانه ای که  فروخته است ۱۰۰ میلیون است و دارد آن را به ۴۰۰ میلیون معامله می کند و شخص خریدار نسبت به ارزش خانه اصلاً آگاهی نداشته باشد، مغبون شده است.اما اگر بداند که ارزش خانه بیشتر از این ارزش ندارد و باز هم معامله کند دیگر مغبون تلقی نمی شود. در واقع حق فسخ غبن  حمایت قانون گذار از کسانی می باشد که در معامله زیان دیده اند و این زیان بسیار فاحش است. هر ضرر زیانی  سبب خیار غبن نمی‌شود و این ضرر و زیان باید بسیار فاحش باشد. یعنی به اندازه‌ای باشد که عرفا نتوان از آن گذشت کرد. خیار فوق در عقود معوض و قراردادهایی که اشخاص برای منافع و سود شخصی خود انعقاد می نمایند مثل خرید و فروش و اجاره قابل تصور است و در عقود رایگان مثل هبه نمی توان در نظر گرفت.

خیار عیب

چنان چه بعد از انعقاد عقد مشخص شود که در موضوع قرارداد  عیبی جاری است، طرف قرارداد این امکان را دارد که عرش مال معیوب را دریافت کند یا قرارداد را فسخ نماید. به این خیار خیار عیب اطلاق می شود. برای تحقق خیار عیب برای شخص وجود دو شرط ضروری است:

فسخ قرارداد
فسخ قرارداد

اولاً باید مخفی باشد. یعنی عیب مال مورد معامله باید از نظر مشتری مخفی بماند. طوری که به این عیب مطلع نشود.

مثلاً شما یک تلویزیون خریداری می‌کنید اما بعد از خرید متوجه می شوید که وقتی روشن می شود بعد از مدت کوتاهی صفحه سیاهی بر روی ال سی دی آن ظاهر می گردد و به درستی کار نمی کند. چنان چه شما در هنگام خرید از این عیب آگاهی داشته باشید و با وجود این عیب از فروشنده تخفیف دریافت کرده باشید، پس از خرید آن حق فسخ  بر اساس خیار عیب نخواهید داشت. ثانیاً عیب باید در زمان انعقاد عقد وجود داشته باشد. یعنی پیش از انجام معامله یا در حین انجام موضوع معامله معیوب باشد. اگر عیب بعد از انجام عقد حادث شود، دیگر خریدار حق فسخ ندارد. در مثال قبل اگر بعد از خرید تلویزیون به آن ضربه ای وارد شود که کارکرد آن را دچار اختلال کند، خریدار دیگر حق فسخ آن را نخواهد داشت. چون عیب زمانی حادث شده که خریدار مالک و مسئولیت آن بر عهده خودش بوده است.

خیار تدلیس

تدلیس به مفهوم تقلب و مخفی کاری واقعیت می باشد. چنان چه طرف قرارداد ، طرف دیگر را فریب دهد که قراردادی را منعقد کند تدلیس حادث شده است. مثلاً اگر شخصی یک جنس  امروزی را به عنوان جنس عتیقه به دیگری بفروشد، در معامله تدلیس کرده است. در تدلیس شخص طرف قرارداد با حیله و نیرنگ و تقلب و دروغ و فریب سبب می شود که خریدار قرارداد را منعقد کند طوری که اگر این حجم از فریب و دروغ نبود، آن قرارداد را امضا نمی کرد. اما اگر خریدار بداند که این جنس، امروزی است و قطعا عتیقه نیست، مسلما حاضر به خرید آن جنس با آن حجم قیمت نمی شود. تدلیس و فریب کاری باید پیش از  انعقاد عقد صورت گیرد. قانون گذار برای جبران خسارت وارد شده به طرف تدلیس شده، حق می دهد تا قرارداد را فسخ نماید.

آثار فسخ قرارداد

سوال این است که بعد از فسخ چه اتفاقی حادث می شود یا به بیان دیگر فسخ قرارداد چه اثری دارد؟

اثر مهم فسخ، زایل شدن و انحلال قرارداد می‌باشد و اثر فسخ بر آینده نظارت دارد. یعنی تعهدات آینده بعد از فسخ را منحل می‌کند اما تعهدات قبلی معتبر است و بر جای خود باقی می ماند. مثلاً چنان چه فردی خانه ای را خریداری کند  و بعد از دو ماه قرارداد او به علتی فسخ شد، آن خانه دیگر متعلق به خریدار نیست و باید آن را مسترد کند. اما نحوه استفاده  شخص طی آن دو ماه باید به شکل درست و قانونی باشد و بعد از فسخ دیگر حق استفاده آن را نخواهد داشت. بعد از فسخ سعی بر آن است تا وضعیت دو ضطرفرب به حالت قبلی برگردد. یعنی چنان چه مالی معامله شده است پس داده شود و خانه مسترد گردد و ثمن آن هم خریدار برگردانده شود.

شیوه فسخ قرارداد

به طور کلی قرارداد را به چه شکل باید فسخ کرد و چه تشریفاتی دارد؟ این گونه باید پاسخ داد که حق فسخ یک طرفه می باشد و فقط نیاز به یک اراده خواهد داشت.  اگر شخصی قراردادی را منعقد کرد و  به هر علتی دارای حق فسخ شد، نیازی به تراضی طرف مقابل نیست و لزومی ندارد رضایت او را دریافت کند. بر این اساس شخص منعقد کننده ی قرارداد که متعهد به چیزی شده است امکان دارد طرف مقابل به آسانی تصمیم شخص اراده کرده به فسخ را، قبول نکند و پول او را پس ندهد. پس امکان دارد ضرورت ایجاب کند که به دادگاه رجوع شود و از دادگاه درخواست گردد تا فسخ قرارداد خریدار را اعلام نماید و این اراده خریدار است که قرارداد را فسخ می نماید. اما اراده  شخص فسخ کننده و علت قانونی فسخ باید محقق و اثبات شود. این موضوع به خصوص وقتی که قراردادی در دفتر اسناد رسمی ثبت می گردد، لازم است. برای فسخ این دسته از قراردادها صدور رای دادگاه ضرورت دارد.

فسخ قرارداد
فسخ قرارداد

در این جا باید به این نکته اشاره کرد آن  هم این که خیار فسخ یک حق می باشد. وقتی که شخصی در یک معامله آن حق را دارد می تواند از آن استفاده نماید یا خیار خود را ساقط کند. بنابراین وقتی در یک قراردادی خیار فسخ تنظیم شده است، این حق شخص معامله کننده است که تصمیم بگیرد در این قرارداد باقی بماند یا نه.

سه روش فسخ قرارداد

-فسخ به دلایل قانونی مانند خیار تدلیس و خیار مجلس و خیار تاخیر ثمن.

-فسخ به علت تخلف از شرط در ضمن عقد. مانند آن که ضمن یک عقد شرط شده باشد که مورد معامله صفت خاصی را داشته باشد اما هنگام تسلیم معلوم شود آن خصوصیت را دارا نیست یا این که انجام کار یا فعل خاصی درج شده باشد که شخص مقابل از انجام آن خودداری کند.

-فسخ به علت اعمال حق فسخ مندرج در قرارداد. مانند این که به یکی از دو طرف معامله یا هر دو این اختیار واگذار شود که تا مدت زمان معینی حق انحلال و فسخ قرارداد را داشته باشند.