قائم مقام|انواع قائم مقام|نکات مهم قائم مقام خاص و عام
قائم مقام کیست؟

وب سایت حقوقی یاروکیل به معرفی و بررسی تخصصی قائم مقام کیست چیست؟ و شرایط قائم مقام کیست پرداخته تا به بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.
مقدمه قائم مقام :
در قوانین مختلف ، همچون قانون مدنی ، از اصطلاحی تحت عنوان قائم مقام صحبت شده است . به طور مثال ، در ماده ی دویست و نوزده قانون مدنی ، مقرر شده است که عقود منعقد شده نسبت به طرفین عقد و قائم مقام ان ها ، لازم الاتباع می باشد .
قانون گذار ، تعریف دقیق و صریحی از معنا و مفهوم اصطلاح قائم مقام ارائه نداده است و این امر منجر به ایجاد اختلاف نظر هایی در خصوص مفهوم و جایگاه این بحث شده است .
در این مقاله ، سعی داریم در ابتدا به تعریف قائم مقام ، سپس به انواع آن و تفاوت قائم مقام و نماینده ی قانونی ، بپردازیم . و در انتها نیز ، به مسئولیت شخص قائم مقام خواهیم پرداخت .
تعریف قائم مقام :
قائم مقام ، در لغت به معنای جانشین و نایب گفته می شود .
با توجه به کاربرد این اصطلاح در قوانین مختلف ، می توانیم اصطلاح حقوقی قائم مقام را به این گونه بیان کنیم که در واقع شخص قائم مقام ، شخصی است که حقوق و تکالیف شخص دیگری به او انتقال یافته است .
فرض کنید ، شخصی دارای یک منزل است و اقدام به انتقال این منزل به شخص دیگری می کند . منتقل الیه ، نسبت به حقوق و تعهداتی که نسبت به این منزل وجود دارد ، قائم مقام شخص انتقال دهنده می باشد .
در ادامه ، به نحو بهتری در خصوص مفهوم اصطلاح قائم مقامی بحث خواهیم نمود .
تفاوت نمایندگی و قائم مقامی :
نماینده ، در واقع به نحو مستقیم در امر مورد نمایندگی ، ذینفع نبوده و به نام و حساب شخص دیگری اقدام می کند اما قائم مقام ، اصیل محسوب شده و دارای نفع مستقیم می باشد .
انواع قائم مقام :
به طور کلی ، به دلیل عدم پرداختن قانون گذار در ایران به این بحث ، با توجه به تقسیم بندی که در حقوق فرانسه در خصوص اصطلاح قائم مقام ایجاد شده است ، می توانیم قائم مقامی را به دو نوع تقسیم کنیم .
-
قائم مقام عام :
قائم مقام عام ، شخصی است که تمامی حقوق و تعهدات ، به او منتقل شده است .
مصادیق قائم مقام عام ، وراث ، موصی له ، طلبکاران عادی ( بدون وثیقه ) می باشد .
-
وراث :
پس از فوت متوفی ، تمامی حقوق و تعهدات شخص متوفی ، به وراث او منتقل می شود. ورثه ، در واقع ادامه دهنده ی شخصیت مورث می باشند .
در خصوص قائم مقامی وراث ، باید به این امر اشاره کنیم که نه تنها اموال متوفی ، بلکه دعاوی مطرحی که متوفی در آن ها دخالت داشته است ، پس از فوت او ، به طرفیت ورثه ، ادامه می یابد . بنابراین ، قائم مقامی ورثه ، از نوع قائم مقامی عام می باشد .

-
موصی له :
در صورتی که موصی ، مالی را تحت عنوان موصی به ، به نفع شخصی وصیت کند ، موصی له در خصوص حقوق و تعهدات مرتبط با موصی به ، قایم مقام و جانشین موصی خواهد شد . موصی له ، قایم مقام عام موصی ، در خصوص حقوق و تکالیف مرتبط با موصی به می باشد
-
طلبکاران عادی :
با توجه به مقررات قانون تجارت ، شخصی که ورشکسته می باشد ، از دخالت و تصرف در اموال و دارایی خود منع می باشد .
بنابراین ، مطابق مفاد قانون تجارت ، طلبکاران بدون وثیقه ی مدیون و هم چنین مدیر تصفیه ، در واقع قائم مقام عام مدیون در خصوص اموال او می باشند .
- مدیر تصفیه :
قانون گذار به موجب ماده ی چهار صد و هجده قانون تجارت ، مقرر کرده است که تاجر ورشکسته از دخالت در امور مالی خود منع بوده و مدیر تصفیه ، قائم مقام او در خصوص مسائل مالی می باشد .
بنابراین ، در قانون تجارت مقرر شده است که طرح دعوی علیه تاجر ورشکسته به طرفیت مدیر تصفیه مطرح شده و مدیر تصفیه نیز برای طرح دعوا از جانب شخص ورشکسته ، صالح می باشد .
با این حال ، برخی قائم مقامی مدیر تصفیه را نپذیرفته و ماده ی چهار صد و هجده قانون تجارت را ، ناشی از تسامح قانون گذار دانسته و بنابراین مدیر تصفیه را یک نوع نماینده می دانند .
-
قائم مقام خاص :
قائم مقام خاص ، در واقع شخصی است که حقوق و تعهدات مرتبط با جزء معینی از اموال شخص به او منتقل شده است .
به طور مثال ، شخصی که اقدام به انتقال اتومبیل خود به شخص ثالثی می کند ، حقوق و تعهدات مرتبط با این اتومبیل به ثالث منتقل شده و ثالث در خصوص حقوق و تعهدات مرتبط با اتومبیل ، قائم مقام خاص انتقال دهنده می باشد .
فلذا منتقل الیه مال معین ، قایم مقام خاص می باشد .
تقسیم بندی دیگر قائم مقام :
مطابق تقسیم بندی دیگری ، قائم مقام به دو نوع زیر تقسیم می شود :
-
قائم مقام قراردادی :
قائم مقامی قراردادی ، نوعی از قائم مقامی است که در آن به وسیله ی قرار داد و انعقاد عقد ، شخصی قائم مقام دیگری می شود و در واقع قائم مقامی ، با اراده ی اشخاص ایجاد شده است . قائم مقامی منتقل الیه ، از نوع قائم مقامی قرار دادی می باشد .
-
قائم مقام غیر قراردادی :
قائم مقام
قائم مقام غیر قراردادی ، قائم مقامی است که در واقع بدون اراده و بدون منعقد کردن عقد و توافق ، قائم مقام غیر قرار دادی می باشند . قائم مقامی ورثه ، از نوع قائم مقامی غیر قراردادی است .
با توجه به نکات و مسائل مطرح شده ، در می یابیم که قائم مقام ، در واقع شخصی است که بدون دخالت ابتدایی در یک قرار داد و یا بدون نقش داشتن در یک مسئله ، با انتقال ثانوی حقوق و تعهدات به او ، جانشین شخص اصیل شده و پس از انتقال ، اصیل محسوب می شود.بنابراین ، ممکن است که شخصی ، اقدام به انعقاد یو قرارداد بیع با شخص دیگری نماید و پس از آن ، فوت شود ؛ در این صورت ورثه ی متوفی که نقشی در انعقاد عقد بیع نداشته اند ، پس از فوت مورث خود ، قائم مقام او می باشند .
استثنائات قائم مقامی :
همان طور که گفتیم ، قائم مقام ، شخصی است که حقوق و تعهدات به او منتقل شده است.
در دو مورد ، حقوق و تعهدات به شخص قائم مقام منتقل نخواهد شد :
-
تعهد به قید مباشرت :
فرض کنید که قرار دادی مبنی بر طراحی و کشیدن یک تابلو نقاشی توسط یک نقاش مشهور ، منعقد شده است . اگر پس از انعقاد قرار داد ، نقاش فوت شود ، نمی توانیم ورثه را ملزم به انجام تعهد نقاش متوفی کنیم زیرا تعهد به کشیدن نقاشی توسط نقاش مشهور مد نظر بوده و مباشرت نقاش در این امر شرط لازم می باشد . بنابراین تعهد متوفی به ورثه ، منتقل نخواهد شد .
-
عقود جایز :
در برخی از عقود ، با فوت و یا حجر طرفین معامله ، عقد منفسخ خواهد شد .
در عقود جایز ، اگر طرف عقد ، فوت شود ، آن عقد منفسخ شده و بنابراین نمی توانیم ورثه ی متوفی را قائم مقام او در تعهدات و حقوق مرتبط با عقد جایز در نظر بگیریم .
مسئولیت قائم مقام :
در خصوص مسئولیت قائم مقام ، نظرات مختلفی توسط حقوق دانان مطرح شده است .
در این خصوص مسئولیت هر یک از قائم مقامان خاص و عام را مورد بحث قرار خواهیم داد . اما پیش از آن ، ابتدا به انواع مسئولیت می پردازیم .
انواع مسئولیت :
-
مسئولیت قراردادی :
مسئولیتی است که به وسیله ی قرار داد و انعقاد عقد برای اشخاص ایجاد شده است . همانند مسئولیت بایع به تحویل مبیع .
-
مسئولیت خارج از قرار داد :
مسئولیتی است که بدون انعقاد قرار داد و یا عقد برای اشخاص ایجاد می شود . همانند مسئولیت غاصب ، به رد عین مغصوبه .
-
مسئولیت وراث :
قائم مقام
وراث ، اگر چه که اموال و دارایی مورث را انتقال می گیرند اما نمی توانیم آن ها را نسبت به دیون و تعهدات متوفی مسئول قلمداد کنیم .
در واقع دیون و تعهدات متوفی ، از محل ترکه پرداخت خواهد شد .
به طور مثال ، در صورتی که متوفی ، مدیون باشد و ترکه ی او برای پرداخت دیون مدیون کافی نباشد ، نمی توانیم ورثه را مسئول پرداخت دیون بدانیم .
وراث ، در خصوص مسئولیت قراردادی ، هم چون تحویل مبیع به خریدار ، مسئولیت داشته و باید مبیع را به خریدار تحویل دهند . اما ورثه نسبت به دیون متوفی که ترکه کفایت آن را نکند ، مسئولیتی نخواهند داشت .
مسئولیت منتقل الیه :
منتقل الیه ، قائم مقام خاص می باشد و نمی توانیم او را مسئول نسبت به تعهدات و دیون انتقال دهنده قلمداد کرد مگر آن که در این خصوص میان انتقال دهنده و منتقل الیه توافق خاصی صورت پذیرفته باشد .
به طور مثال ، ممکن است که شخصی منزلی را که در اجاره است را به دیگری انتقال دهد ؛ در این صورت منتقل الیه ، ملزم به عقد اجاره بوده و نمی تواند تخلیه ی عین مستاجره را تقاضا نماید .